فصل 11 : هماهنگی و ارتباط


هماهنگی و ارتباط

 

بدن ما و هریک از جانداران از سلولهای مختلفی ساخته شده است که هر یک از آنها وظیفه خاصی را بر عهده دارد برای اینکه هر یک از سلول ها و اندام ها بتوانند وظایف خود را بخوبی انجام دهند به بخشی نیاز دارند که هماهنگی، کنترل و تنظیم این فعالیت ها را عهده دار باشد. بنابراین برای اینکه کاری به طور هماهنگ در بدن انجام شود وجود سه شرط لازم است:

1) قسمت یا قسمت هایی از بدن نقش هماهنگ کننده را ایفا کند.

2) از قسمت های مختلف بدن یا محیط، اطلاعاتی به قسمت هماهنگ کننده برسد.

3) از قسمت هماهنگ کننده اطلاعاتی به قسمت های دیگر بدن جاندار منتقل شود.

 

بنابر این در دستگاه عصبی سه بخش احساس کردن، تصمیم گیری و عمل کردن به طور هماهنگ انجام می شود. بدن ما گیرنده هایی دارد که توسط محرکهایی مانند نور، بو، مزه، صدا، لمس پیامهایی رادریافت می کند و این گیرنده ها پیامهای دریافتی را به مرکز عصبی می فرستند.

 

تصمیم گیری (پردازش اطلاعات)

 

در این مراکز پس از تصمیم گیری و تنظیم پاسخ پیام ها به سلول های عمل کننده فرستاده می شود.

 

مثلا: هنگام جویدن لقمه غذا و بلع آن وقایع زیر اتفاق می افتد پس از قرار گرفتن لقمه غذا در دهان، آرواره ها و زبان حرکات منظمی انجام می دهند، حرکات منظم زبان و ماهیچه های حلق غذا را به انتهای حلق برده و ترشحات غدد بزاقی و شیره معده افزایش می یابد گیرنده های چشایی و مکانیکی وجود غذا را در دهان حس می کنند و پیام آن را به مرکز عصبی(مغز) می رسانند و دستورات لازم برای مراکز عضله ای لوله گوارش و غده های گوارشی ارسال می کنند.

 

 

نورون:

همه ی مراکز حسی و حرکتی از سلول هایی ساخته شده اند که به آنها نورون می گویند. بنابراین نام سلول عصبی نورون است.

نورون ها از نظر شکل, اندازه و ساختمان با یکدیگر متفاوتند اما همه آنها دارای جسم سلولی، دندریت و آکسون هستند.

 

 آکسون (axon)  و دندریت (dendrite) رشته ها یا دنباله های سیتوپلاسمی هستند که از جسم سلولی خارج می شوند. انشعابات دندریت ها زیاد اما آکسون ها رشته منفرد هستند که گاهی در طول خود انشعابات متعدد دارند.

 

دندریت ها گیرنده ی نورون ها هستند و اطلاعات یا پیام ها را دریافت می کنند و به جسم سلولی می آورند . آکسون ها پیام عصبی را از جسم سلولی به بیرون انتقال می دهند.

نورون ها بر اساس کارشان به سه دسته حسی، حرکتی و رابط تقسیم بندی می شوند و از نظر کار به سه دسته یک قطبی، دو قطبی و چند قطبی دسته بندی می شوند.

نورون ها در تحریک پذیری و هدایت و انتقال عصبی اهمیت دارند.

منظور از تحریک پذیری یک نورون، حساسیت دندریت های آن به محرک های مختلف است. و اثر این ویژگی است که در نورون, پیام یا جریان عصبی به وجود می آید. در این حالت وقتی پیام به وجود می آید که محرک نورن را به آستانه ی تحریک برساند.

 

قابلیت هدایت پیام عصبی: این ویژگی به نورون امکان می دهد که پیام عصبی به مراکز عصبی برسد و حرکت دستور از مرکز عصبی به اندام های عمل کننده فراهم شود.

قابلیت هدایت پیام عصبی به سیناپس کردن (synapse) نورون ها مربوط می شود.

به محل نزدیک شدن رشته های عصبی سیناپس می گویند. جریان عصبی ماهیت الکتریکی دارد اما در محل سیناپس ها با ترشح مواد شیمیایی خاص انتقال پیام توسط ناقل های شیمیایی صورت می گیرد. یک سیناپس ممکن است فعال کننده یا باز دارنده باشد.

 

 

انعکاس:

در بدن ما گاهی اوقات کارهایی صورت می گیرد که به صورت غیر ارادی، بسیار سریع، بدون تفکر و اغلب جهت حفاظت از بخش های بدن به کار می رود به چنین اعمالی انعکاس گفته می شود.

اعمالی مانند عقب کشیدن دست از جسم داغ، ترشح بزاق با مشاهده غذا، پلک زدن چشم، ریزش اشک در مقابل گرد و غبار وارد شده به آن، عطسه زدن، سرفه کردن، خمیازه یا تغییر قطر مردمک چشم در برابر نور از انعکاسها هستند.

در یک عمل انعکاسی، دست کم یک محرک، یک عصب حسی و یک مرکز عصبی، یک عصب حرکتی و یک اندام عمل کنند، دخالت دارند.

 

 

 

مسیری را که جریان عصبی در هر انعکاس طی می کند قوس انعکاس (کمان بازتاب) می گویند.

نخاع مرکز بسیاری از اعمال انعکاسی است و گروهی از انعکاس ها توسط مغز کنترل می شوند، مثلا پرش زانو، جمع کردن دست ها انعکاس نخاعی است.

عمل بلع، استفراغ و مکیدن شیر (نوزادان) عمل انعکاسی پیچیده ی مغزی است.

نوعی از انعکاس ها که توسط قشر مغز کنترل می شوند اکتسابی هستند و به آنها انعکاس های شرطی می گویند.

در این نوع انعکاس ها نوعی یادگیری وجود دارد. بسیاری از انعکاس های شرطی کم کم به صورت یک عادت روزمره مبدل می شوند.

 

 

دستگاه هورمونی:

حفظ و حیات بقای نسل جانوران در گرو فعالیت های گوناگون سلول ها و اندام های بدن آنها است. برای اینکه فعالیت های بدن جانوران در جهت مشخص و سودمندی انجام شود به نوعی نظم و هماهنگی نیاز دارد. در جانوران پیشرفته مانند انسان تنظیم این فعالیت ها بر عهده ی دستگاه عصبی و دستگاه هورمونی است. تنظیم هورمونی فعالیت های بدن به قدری اهمیت دارد که در اغلب موارد،با ترشح مواد هورمونی یک غده, به وسیله ی ترشح غددی دیگر تنظیم می شود و یا کنترل آن توسط عصب صورت می گیرد.

 

غدد بدن به دو دسته خارجی (برون ریز) و داخلی (درون ریز) تقسیم بندی می شوند.

غدد برون ریز مواد ترشحی خود را از راه یک مجرای ویژه به بیرون از بدن (محیط خارجی) می ریزند مانند غدد مولد عرق اما غدد درون ریز مجموعه ای از سلول های تخصص یافته ترشحی است که شبکه ی مویرگی غنی دارد سلول های این غدد که با جداره نازک مویرگ ها در تماس نزدیک است مواد خود را به داخل خون می ریزد و در تمام بدن پخش می شود. در بدن بافت یا اندام هدف وجود دارد، که نسبت به هورمون ها حساسیت دارد یعنی دارای گیرنده هایی است که پیام هورمونی را دریافت می کند.

 

هورمون:

هورمون ها پیک یا پیام های شیمیایی بدن هستند که از غدد درون ریز بدن ترشح و به داخل خون می ریزد و بعد از انتقال به بافت یا اندام های ویژه ی خود واکنش های خاصی را ایجاد می کنند. (بیوشیمیایی،فیزیولوژیک،مرفولوژیک)

 

اعمال عمومی هورمون ها:

1) ارتباط شیمیایی فعالیت های متعدد که در آن هورمون های مختلف با سرعت های گوناگونی عمل می کنند.

2) تنظیم رشد جسمی و فکری

3) تغییر شکل اعضا در جهت بالغ شدن

4)تقویت واکنش های آنزیمی

5) ثابت نگه داشتن محیط داخلی بدن

 

 

 

غدد هیپوفیز:

این غدد در زیر مغز قراردارد هورمون های مختلفی تولید می کند که با ترشح آنها در خون کار سایر غدد داخلی را کنترل و هماهنگ می کند.

 

 هورمون رشد:

این هورمون از بخش پیشین غده ی هیپوفیز ترشح می شود. این هورمون بر رشد استخوان ها اثر می کند. و موجب می شود که بافت غضروفی استخوان ها در غضروف اتصال، سنتز پروتئین ها افزایش داده و سلول های استخوان ساز زیادتر شده و سرعت تبدیل غضروف به استخوان افزایش یابد.

کاهش یا افزایش این هورمون موجب بیماری می شود.

 

آدرنالین:

S18

از بخش مرکزی غده ی فوق کلیه هورمونی ترشح می شود که آدرنالین نام دارد. این هورمون در بدن نوعی حالت آماده باش به وجود می آورد و بدن را در برابر حوادث و پیشامدها آماده می کند.

در چنین حالتی موجب افزایش فعالیت قلب خون رسانی به ماهیچه ها، افزایش تحریک پذیری، افزایش قند خون می شود.

 

کورتیزول:

از بخش قشری  غده ای فوق کلیه هورمونی ترشح می شود که شخص را در برابر حوادث ناگوار عاطفی مقاوم می سازد همچنین این هورمون مقاومت بدن در برابر بیماری ها را افزایش می دهد. اثر این هورمون در کبد موجب تجزیه پروتئین ها و تولید گلوکز می شود، انرژی لازم برای سلول ها فراهم می گردد.

 

تیرواکسین:

تیرواکسین هورمونی است که از غده تیروئید که در جلوی نای قراردارد ترشح می شود. اثر این هورمون بر رشد نمو بدن در دوران جنینی و کودکی بسیار مهم است. کمبود این هورمون در دوران جنینی موجب کاهش رشد دستگاه عصبی و عقب ماندگی ذهنی می گردد.

 

انسولین:

گلوکز قند ساده ای است که سلول های بدن از آن به عنوان منبع انرژی در سوخت ساز خود استفاده می کنند قند خون در تمام طول عمر دارای غلظت ثابتی است (حدود 1 گرم در لیتر) بیش از 95 درصد انرژی سلول های عصبی (مغز) از سوختن گلوکز تامین می شود. کاهش قند خون موجب بیهوشی و اختلال در کار مغز می گردد.

سلولهای کبد میزان قند خون را کاهش یا افزایش می دهند. و تنظیم آن به عهده عوامل عصبی و هورمونی است. انسولین هورمونی است که از سلول های تبای جزایر لانگرهاوس لوزالمعده تولید می شود و وارد خون می شود.

این هورمون موجب کاهش قند خون می شود.

این هورمون مهمترین هورمون تنظیم کننده قند خون است.

 

گلوکاگون:

این هورمون نیز از غده لوزالمعده تولید می شود اثر این هورمون همانند آدرنالین موجب افزایش قند خون می شود.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد